تالش شناسی

بایگانی

معیارهای سنجش یا، اوزان، درحوزه ی جغرافیایی تالش بزرگ - شهرستان ماسال

سنگ وترازو:

به ابزارهایی را که در خرید و فروش ها و معاملات اجناس را با آنها مورد وزن کشی و سنجش قرار می دهند به زبان تالش به آنها، سنگ و ترازو، گویند.

                                   

پارسنگ:

تکه سنگ یا شیئی راکه با گذاشتن ان در کفه نامیزان لنگه ی ترازو که موجب تنظیم آن می گردد به زبان تالشی به آن ،پارسنگ،گویند.


یک من تالش در ماسال و شاندرمن فقط برای برنج برابر با 7 کیلو و200گرم می باشد.

نیم من فقط برای وزن کشی برنج برابر با 3 کیلو 600 گرم می باشد.

یک چهارم یک من را ،چارک،گویند.

دو سوم یک کیلو را پینجا گویند.

یک سوم یک کیلو را ویس پینج گویند.

یک ششم یک کیلو را دونزه می گویند.

دو پنجم یک کیلو را گیرماکَ گویند.

دو گیرماکَ ونیم برابر با یک کیلو می باشد.

یک لیتر نفت برابر است با دو گیرماکَ و نیم .

بیست لیتر نفت را یک پوت گویند یا به عبارتی یک پوت برابر است با بیست لیتر نفت.

یک کیلو مساوی است با دو گیرماکَ و نیم.

100گرم را در مناطق تالش یک چَتوَر گویند.

یک کیلو مساوی است با پینجا ویس پینج.

یک متر را یک زر(زرع) محاسبه می کنند.

من شاهی برابر با 8 کیلو می باشد.

اصل من شاهی مساوی است با 4 کیلو.

اصل من شاهی برابر است با پوت.

غیر از برنج همه وسایل از قبیل: پنیر، پشم، کره،آرد،گوشت و غیره را با من شاهی ( پوت ) که برابر با 8 کیلو می باشد در معاملات و خرید وفروش ها وزن می کنند.

لادونزه:مقدار وسیله ای را که تقریبا به اندازه یک ششم یک کیلو کم باشد به زبان تالشی می گویند لادونزه کم است.و معمولا در حساب و کتابها نیز آن را محاسبه می کنند.                                             

بدین معنی که اگر مثلا از مجموع 100 کیلو گرم برنج یا شلتوک و یا پنیر و پشم و غیره لادونزه کم باشد در وقت محاسبه ،خریداران کالا قیمت آن را پرداخت می کنند.

مقدار باری که بر پشت اسب می بندند به زبان تالشی به آن ، ای خرار بار، یا، ای اسبه خرار بار گویند. و به هریک ازکیسه بارها به زبان تالشی، ای تاچه، یا، ای تاچه بار ،می گویند.

به زبان تالشی به کیسه های بسیار بزرگ و زبر ومحکمی را که از موی بز می بافند، بزه موعه کینجه گویند. و وسایلی را که به ویژه در کوچ ها برای بستن بر پشت اسب ها و چهارپایان ( ورزاها و بزهای نر، یا ، نَچه) در داخل این کیسه ها می  گذارند به زبان تالشی به ان، ای کینجه بار؛ می گویند، که ظرفیت باراین کینجه ها متفاوت  از 20 الی 100 کیلوگرم می باشد.

حکمه و خرجین ، نیز نوع دیگر از کیسه های سنتی تالشهاست که دو لینگه ان بهم وصل می باشند که معمولا از موی بز بافته می شوند که به زبان تالشی و سایلی که درآن گذاشته می شود تا بر پشت اسبان بسته شوند ، حکمه بار ، و ، خرجینه بار، گویند.

هر جیریب معادل یک هکتارو برابر با 10000 متر مربع می باشد.

هر مثقال برابر با یک گرم می باشد.

یک ، لاکَ، برابر با بیست مَن است که معمولا برای جو وبرنج هایی را که در داخل کیسه های 70 کیلویی ریخته و سپس برای حمل بر پشت اسبها می بندند به زبان تالشی آن را، لاکَ، یا ای لاکَ بار، گویند.

یک شهیر برابر با یک چهارم چارک می باشد که در خصوص معاملات زمین مورد محاسبه و استفاده قرار می گیرد.

کل مساحت هر چیزی را شش دانگ گویند، یا به تعبیری دیگر مجموعه ی هر چیزی را شش دانگ می نامند.

شش دانگ در تقسیم بندی ها به اوزان و معیارهای سنجشی پایین تر، همچون چهار دانگ ، سه دانگ ؛ دودانگ ، یک دانگ ، نیم دانگ و نیز با افزودن نیم به آنها مانند: چهار دانگ ونیم ، یک دانگ ونیم و غیره تبدیل می شود که در ریسک کردن معاملات در حین مساحت ومتراژو محاسبه و سنجش مورد استفاده قرار می گیرند ،که معیارهای دیگری نیز همچون متر مربع ، هکتار( جیریب ؛ شهیر، قفیز، دهو و غیره نیز در کم و زیاد کردن ها به انها اضافه و یا کسر می گردد.

هر یک دانگ، چهار چارک وهر یک چهار ک مساوی با یک شهیر می باشد.

هر قفیز برابر است با 1000 متر مربع

هریک دهو برابر است با 100 متر مربع از 1000 متر مربع ( یک دهم ) که در معاملات زمین مورد استفاده قرار می گیرد.

هر پونصه برابر است با 500 عدد که از معیارهای شمارش گردو در معاملات [ خرید و فروش ها می باشد).

هر درگِه برابر با اندازه یک مشت دست انسان می باشد که برای وزن کشی اقلامی چون برنج خانگی در پخت و پزها و قرض دادن به همسایه ها در بین مردمان مناطق تالش و دامداران این دیار و این سامان مورد استفاده قرار می گیرند.

ای دس : این معیار سنجش برای شمارش گردو مورد استفاده قرار می گیرد مانند: ای دس ویز، یا ، ای دس ووز، که برابر است با10 عدد گردو

پینجا: این واحد شمارش نیز برای خرید وفروش گردو مورد استفاده قرار می گیرد. پینجا یا همان عدد پنجاه در واحد شمارش تالش ها کاربرد زیادی دارد مانند: ای پینجا ویز،یا همان پنجاه عدد گردو.

کوهه یا همان درزه کوهه: واحد شمارش شلتوک جمع آوری شده در بسته های سی تایی می باشد که پس از جمع اوری انها را بر روی بازوهای کرت ها، تقریبا استوانه ای شکل و به صورت کپه ای با چینش هایی در ردیف های پنج تایی ، چهارتایی، سپس سه تایی و بعد دوتایی و در نهایت دو دسته یک عددی روی هم قرار می دهند. که به زبان تالشی به هریک از کپه های استوانه ای شکل در بسته های سی تایی، کوهه، یا، درزه کوهه گویند.

به هر ده بسته شلتوک برنج جمع آوری شده، ای پینجاه درز ،یا، یک پنجاه شلتوک برنج گویند.  

ای موچَه پشمه، ( واحد شمارش پشم هر گوسفند را به زبان تالشی ، ای موچه پشمَه، گویند). که وزن آن به طور متوسط بین 700 گرم تا یک کیلو و اندی می باشد.

توضیح اینکه:

 این مقدار وزن برای بره ها وگوسفندان یکساله بین 500 الی 700 گرم می باشد که به زبان تالشی واحد اندازه گیری ( واحد شمارش ) ان را موچَه ، یا ، همان، پشمه موچه، گویند. مانند: پشمه موچه ، یا، ای موچه پشمه

واحد اندازه گیری متراژ را به زبان تالشی ، گزوواد) ( GAZOWAD گویند.

گَ ل:( ، GAL) ، فاصله ی قدمهای پا را در حین راه رفتن؛ گَ ل، گویند.

میزان محاسبه ، گَ ل ، تقریبا یک متر می باشد و در تعیین حدود و ثغور پرچین ها و یا خندق های آب بَر و مواردی از این قبیل مورد استفاده قرار می دهند. مانند: ای گَ ل ، سه گَ ل، دَه گَ ل ،و غیره

متر تالش ها: با تکه چوبی که یک سر آن به نیمه ی صورت انسان نزدیک به لب های سمت چپ و سر دیگر آن تا نوک پنجه های دست چپ کشیده شود، معیار آن که همان یک متر تالش ها می باشد تعیین و همه ی متراژها برای خانه سازی ها و تهیه چوب آلات و مواردی از این قبیل با آن مورد محاسبه قرار می گیرد. توضیح اینکه برای کسانی که چپ دست هستند نیز این کار با همان معیارها به صورت برعکس انجام می گیرد.

اَلِش:

فاصله آرنج تا انگشت میانی دست را( اَلِش )گویند که میزان محاسبه آن حدود 50 سانتی متر می باشد و برای متراژ زمین ها در خانه سازی و تهیه چوب آلات مورد استفاده قرار می گیرد. مانند: ای الش، سه الش، ده الش، و غیره.

قد:

اندازه ی بلندی هر انسان را قد گویند. مانند ای قد، ای قد ونیم ، دْ قد ( دو قد )، و غیره که برای اندازه گیری آب استخرها ( آب بندان ها و حوض ها مورد استفاده قرار می گیرد که متناسب با میزان آب از عمق به سطح به اندازه های یک قد، دو قد ، یک قد و نیم و غیره مورد محاسبه و سنجش قرار می دهند).

ای زونو:

فاصله زانو تا کف پای هر انسان را ، ای زانو ، یا همان یک زانو گویند.

ای کمر:

 فاصله ی بین کمر تا کف پاها را به زبان تالشی، ای کمر ، گویند.

شونه ( ای شونه ):

فاصله ی بین پاشنه های پا، تا شانه ی هر انسان را به زبان تالشی  ، شونه ( ای شونه ) گویند که برای اندازه گیری آبندان ها و نیز حوض ها مورد استفاده قرار می گیرد.

سینه ( ای سینه) :

فاصله ی بین پاشنه های پا، تا سینه ی هر انسان را به زبان تالشی ، سینه ( ای سینه ) گویند. و معیار اندازه گیری ان نیز مانند ،شونه، می باشد.

دالَه ( ای داله ):

فاصله ی بین کف پاها تا محل بستن کمربند را ، ای داله ، گویند.

توضیح اینکه این معیارهای سنجش در بین تالش ها برای اندازه گیری های مقدار آب ،آبندان ها و حوض ها و همچنین مقدار برفی را که بر زمین می نشیند مورد استفاده قرار می گیرد.

پا ( ای پا ):

 اندازه ی یک پای انسان از پاشنه تا نوک پنجه ها  را ، به زبان تالشی ؛ پا ، یا، ای پا ( یک پا ) گویند، که برای اندازه گیری فاصله های کوچک دو یا چند مکان که معمولا ً کمتراز چند متر باشند استفاده می کنند. مانند : ای پا ، سه پا ، ده پا ؛ یونزه پا ( یازده پا ) و غیره که موارد زیر را با آن  مورد محاسبه قرارمی دهند. مانند: فاصله ی دو سمت یک اتاق ، فاصله ی عرض دو خندق آب بر، اندازه یک نمد پشمی و یا قالیچه ی خانگی، مساحت تقریبی یک قطعه زمین کوچک و غیره.

ویجه ( ای ویجه ):

یک وجب، فاصله بین انگشت شصت تا انگشت کوچک هر دست را به زبان تالشی ، ویجه ، یا همان یک وجب گویند.

دوربَه ( ای دوربه ):

 فاصله بین انگشتان شصت و سبابه را ، دوربه ، گویند.

مشته ( ای مشته ):

ای مشته ( یک مشت )، سه مشتَه ( سه مشت ) و غیره.

مقدار ظرفیتی را که از چسابندن انگشتان دو دست از ناحیه انگشتان کوچک و آنگاه برگردان آنها به گونه ای که دو انگشت شست  در ابتدای انگشتان سبابه قرار گیرند را به زبان تالشی مشته گویند. که معمولاً در کوهستان ها و یا در جاهایی که برای نوشیدن آب به لیوان و به سایر وسایل آبخوری برای نوشیدن آب از چشمه ها و لارها( مخازن چوبی چند خانه ای محل جمع آوری و ذخیره آب در دامنه های کوهستانی و ییلاقات برای استفاده انسان و دام).

دسترسی نداشته باشند از آن برای خوردن آب  نیزاستفاده می کنند.

همچنین برای اندازه گیری مقدار برنجی را که خانم های خانواده ها برای پختن در نظر می گیرند و یا برای سایر مواد خوراکی اینگونه، چه برای انسان و چه برای دام و ماکیان از مشته استفاده می کنند.

ای چموش: فاصله ی کف پا تا لبه های چموشی که به پا می کنند ( می پوشند ) ، را  گویند.

چموش از پاپوش های قدیم این مناطق می باشد که برای اندازه گیری مقدار برفی را که بر زمین می نشیند استفاده می کنند.

ای پا گردن:  فاصله ی مابین کف پاها تا ساق  را ، ای پا گردن گویند ، که معمولاً برای اندازه گیری برف و نیز آب رودخانه های کوچک محلی ونیز اَنهار آب بَر زراعی  و همچنین برای انده گیری باتلاق ها و مانداب ها و ارتفاع مرداب ها ( تالاب ها )  از آن استفاده می کنند.

ای پا اشپیل: فاصله ی مابین کف پاها تا اشپیل را ، ای پا اشپیل گویند. که برای اندازه گیری مقدار برفی که بروی زمین می نشیند و نیز برای اندازه گیری آب رودخانه های محلی و همچنین مقدار ارتفاع آب مرداب ها ( تالاب ها ) و نیز باتلاق ها و مانداب هااز آن استفاده می کنند.

ای گِرِچَه ( تا گرچه ): فاصله ی مابین کف پاها تا کمی بالاتر از زانو را ،( ای گِرِچه) گویند. که برای اندازه گیری مقدار برفی را که بروی زمین می نشیند و همچنین به منظور اندازه گیری آب رودخانه ها و باتلاق ها ( مرداب ها  ) ، و مانداب ها  از ان استفاده می کنند.

ای مْته پِشت: فاصله ی مابین کف پاها تا حدوسط فاصله ی زانو وانتهای ران را به زبان تالشی ، مته پِشت ( ای مته پِشت ) گویند. که برای اندازه گیری مقدار برفی را که بروی زمین می نشیند و همچنین برای اندازه گیری آب رودخانه ها و نیز باتلاق ها و مرداب ها ( تالاب ها ) مورد استفاده قرار می گیرد.

 رون ( ای رون ): فاصله ی مابین پاشنه ( کف ) پاها تا انتهای ران را ( ای رون ) گویند. که برای اندازه گیری مقدار برفی را که بروی زمین می نشیند و نیز اندازه گیری آب رودخانه ها که معمولاً در مواقع بارندگی طغیان می کنند ، مورد استفاده قرار می گیرند و همچنین برای اندازه گیری ارتفاع باتلاق ها و مانداب ها و (  تالاب ها ).

ای نافَه ، یا ، ای اْشکَم : فاصله ی بین کف پاها تا روی نافه ( روی شکم ) را به زبان تالشی ، ای نافه ، یا ، ای اشکم گویند. که برای اندازه گیری مقدار برفی را که برزمین می نشیند و نیز برای اندازه گیری ارتفاع آب رودخانه ها و همچنین مقدار ارتفاع باتلاق ها ، مرداب ها ( تالاب ها ) و مانداب ها از آن استفاده می کنند.

کورور، خروار، هر قوطی فومن 100 کیلو ، هر قوطی ماسال و شاندرمن 4 من می باشد.

دَه رگِه(ای دَه رگِ):

مقدار برنج، گندم ، عدس ، آرد ، کشمش ، نخود و امثال هم را که با یک دست از ظرفی بردارند ، به زبان تالشی به ان، دَه رگ گویند.

پِم ( ای پم ): دست بردن داخل گونی گندم ، برنج و غیره و هرمقدار از آن را برداشتن

بطوریکه فاصله ی بین کف و نوک انگشتان را پرکند بشکلی که که انگشت شست نیز به صورت خوابیده به گونه ای باشد ،که نوک  آن روی وسط انگشت سبابه قرار گیرد ، به زبان تالشی به آن حجم  گندم ، برج و غیره، پِم ، یا ، ای پِم ، گویند.

سونور ( صونور ):

علائمی را که ، میراب ها ( سرآبیارها )، آب سوارها ، و یا ؛ شاگرد میراب های محلی که به زبان تالشی به آنها ، میراب شاگرد ، گویند در ابتدای خروجی آب های زراعی  انهار و خندق های زراعی آب بر، بابت آبیاری زمین های کشاورزی برنجکاری که معمولا با سنگ وگِل و آنگاه با استفاده از برگ درختان و یا بوته های علف های هرز، علامتگذاری می نمایند تا کسی نتواند خودسرانه آن را دستکاری نموده و لَطَمانی به نظم و نظام آبیاری وارد آورند، به زبان تالشی به این کار ، سونور (صونور)گویند. که هیچ کشاورزی خودسرانه حق دست کاری آنرا ندارد.

چنانچه کشاورزی و یا هر فردی بدون اطلاع میراب ها ؛ آب سوارها و یا شاگرد میراب های محلی که جملگی از مسئولین و مقسمین آب های زراعی در فصل آبیاری می باشند ، علائم سونور را برهم زنند، مجرم شناخته شده و باید در قبال مسئولین و قانون پاسخگو باشند.

نوبَه:

مقدار آبی را که بعد از خوشه در آوردن بوته های برنج تا قبل از برداشت در چند نوبت توسط میراب ها ( سرآبیارها ) ، آبسوارها و یا شاگرد میراب های محلی برای آبیاری زمین های کشاورزی برنجکاری در نظر گرفته می گیرند به زبان تالشی ، نوبَه ، گویند.

توضیح اینکه : نوبَه ، در اصل همان جیره بندی ( جیره بندی آب ) و مصرف زراعی آن به نوبت می باشد.

چوفرَه:

کمترین معیار سنجش را که مقدار آن با نوک انگشتان دست تعیین می گردد به زبان تالشی ، چفره ، گویند و آن مقدار دانه هایی است که برای آرام کردن جوجه های کوچک و یا ماکیان خانگی که بی جهت سروصدا به راه می اندازند می ریزند تا با خوردن آن سرگرم شوند و آرام گیرند.

لیست اسامی حیوانات وحشی در جنگل ها وبیشه زارهای حوزه جغرافیایی تالش بزرگ شهرستان ماسال

شیر:

 حدود چهل سال قبل توسط یکی از دامداران بزرگ منطقه زیارتی سیاحتی،جنگلی باستانی،گردشگری تفریحی،سخت عبور و صعب العبور چسلی ماسال که طول جغرافیایی آن عبارت است از: شالما کوه،تا،قله فرحزاد شاه معلم ماسال،یا،ماسالی مولومه بند،به عنوان سرچشمه اصلی رودخانه خالکایی شهرستان ماسال ، به نام حاج حمید عیسی پور چسلی معروف به، بْرا،در جنگل های چسلی ماسال از نزدیک مشاهده گردیده است،همچنین به نقل از ایشان از 50 تا حدود 200 هکتار از جنگل های منطقه چسلی ماسال به صورت سخت عبور و یاصعب العبور می باشدکه حتی پای انسان ها نیز به آنجا نرسیده و وجود هرگونه موجودات و جانورانی در آن متصّور است.

گوریل:

(جانوری قوی الجثه بارها وبارها توسط تعداد زیادی ازرمه داران و گله بانان و حتی رهگذران در جنگل های هیرکانی شهرستان ماسال و بخش شاندرمن مشاهده گردیده است که به زعم وتعبیر مردمان این دیار و این سامان ان را گوریل گویند)،خرس،مانگِه گورَه،تی یه گورَه،

( همان جوجه تیغی می باشد )، شال(شغال)،روباه، گرگ که تالشها به زبان تالشی آن را، وَرگ و، هشرات ، و ، نوم ویلک ،گویند.

 توضیح اینکه: در فرهنگ رمه گردانی و دامداری تالش ها باور بر این است که نام گرگ را هیچ زمانی نباید بر زبان آورد، زیرا اعتقاد دارند که با بردن اسم این حیوان درنده ، ( گرگ ) ناگهان ظاهر شده و به گله می زند و لذا به همین دلیل از آن به عنوان ،نوم ویلَک ، یاد می کنند. و همچنین اگر گرگی ( گرگ ) به گله زند و دامهایی ( گوسفندهایی ) را تلف نماید، باز در فرهنگ دامداری و رمه گردانی در بین تالش ها که ریشه در فرهنگ و تمدن کهن این قوم باستانی دارد باور براین است نباید  گفته شود  که گرگ چند گوسفند را کشته است بلکه،  به زبان تالشی می گویند یک یا چند گوسفند ، یا ، یک یا چند بز ، یا ، یک یا چند مال ، ترسه ، یا ، ترسیده که این تعبیر به زبان  به تالشی همان تلف شدن دامها توسط گرگ ( گرگ ها می باشد ).

شفتکه:

 ( از گربه سانان میان قد ) که بسیار وحشی و درّ نده می باشد،راسو،شنگ، موش(ماره)، اشکل،گنج بانو، گورشکاه ( گورکن ) ، خو(خوک وگراز)، ببرو یوزپلنگ که برسی های کارشناسانه زیست محیطی در خصوص انتقراض ویا وجود این جانوران را الزامی می نماید.

نتَه خیک که شبیه  اسب آبی ویا سگ آبی می باشد،گنز(گوزن)، کوه بز (بزکوهی)، پرزه( آهو)،لیپاز،خرگوش؛قراش، گوره خر، ( گورخر )، توضیح اینکه : بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و حدود 16 سال قبل ، گوره خرتوسط یکی از دامداران منطقه به نام فرضعلی کاظمی در منطقه میانکوهی جنگلی، دوشی،منتهی به لرزوروعه ربار، و،سه روعنه نسا، که از معروف ترین زیستگاه های حیات وحش شهرستان ماسال نیز می باشند ،مشاهده گردیده است،انواع موش ( موش خانگی وگیله موش) 

حشرات

انواع فرنگ یا همان سنجاقک ( رشتی یه فرنگ، سیاه فرنگ، زرده فرنگ ،سره فرنگ،و،آوه فرنگ)،انواع بزبزه،یا همان سوسک ها (سیاه بزبزه،خاکی یه بزبزه، شاق داره بزبزه ،و غیره،موچک؛انواع زنبور ( هفتن گز،عسله مش؛زرزنگ، یا، زرزنگَ مش) توضیح اینکه زنبور هفتن گز که تقریباً به اندازه ی سوسک می باشد چنانچه هفت بار پشت سرهم نیش خود را در بدن انسان و یا هرموجودی فرو کند، باورهای کهن اینگونه حکایت می کنند که آن انسان و یا آن موجودات دچار مرگ حتمی شده و از بین می روند.

 انواع مورچه(سی یاه مارجونه،روکَ مارجونه،یاله مارجونه) ، انواع پشه : کومِش  ( پومش ) ؛یا؛خوعه پونش،کَ پونِش ،یا ،کَ پومِش )، مِش و انواع آن یا همان انواع مگس( خره نگز ، سیاه مش، داره مش ، زرده مش، خره مش)،پَپو،یا،همان پروانه و انواع آن (ایسپی یه پپو ،سره پپو،سیاه پپو،زرده پپو،چوله پپو،و غیره).سوبول،سیرسنگ،کنه،گیجه،کاکاکته،کفش دوزک(پپوعه کته)،

انگبین ،ملرز(ملخ)،دیوه اسب، زلزله،هزار پا، رشک،اسپیجَه،شَو مار،کوروبورو، عنکبوت، انواع بزبزه (سیاه بزبزه،شاقداره بزبزه،کوعه بزبزه،و غیره،

گیاهان همیشه سبز بیشه زارها و جنگل های باستانی حوزه جغرافیایی سرزمین کهن تالش بزرگ شهرستان ماسال

کیش(شمشاد)،لیوه ره( پیچک )، للشک( دارقاش)،چرمه لیوه،خَج،سربر،خندیله بر،کولوس بره لیو،کول، لیسه؛ خونبور، زْرگن، شلاش؛ بوکَ، پرتقال، نارنج، انواع لیمو(ترش وشیرین) و غیره،

  سبزیجات جنگلی و گیاهان خوراکی در حوزه جنگلها و مراتع تالش-شهرستان ماسال

الاف(پیاز ، یا ،پیازچه کوهی )، سیرجه ( سیرکوهی)، پونو (پاینه) ؛ بجاره سره سَوْزی، بلیش ، خالی واش، پنیره ک ، ترشه سفلی( ترشه سبلی )، خنش ( نعناع خودرو وحشی ) ،گورجی ( گورجو ) به روایتی نوع دیگر ان راکه به صورت خودرو می باشد، زعفران وحشی گویند،روعنه سفلی، سو( گلپر)، ترشه واش؛ کارجه، تره گزنه ( کره گزنه ) ، مَژْگِ ، مژگَ ماه ؛ دنده نه سا ، گوسنده پا ، انواع چاچ ، (خره چاج که مصرف خوراکی ندارد و تاره چاج ) ، خروعک ،   پینج انگشت ، ویزه دونه واش ، پوخوم ، زرام ، دردجه بو لبو ، ترش وشیرین ، گلکا زومون، اِره، 


                       گیاهان خوراکی و دارویی در مناطق مختلف تالش

کوهه ژیره: همان زیره خودرو کوهستان، سَلَف : گیاهی دارویی است که برگ هایش همانند برگ های سیر می باشد و گل های بنفش رنگی دارد که برای بیماری های عفونی و قفسه سینه مورد استفاده قرار می گیرد.

گلگاه زومون ( گولگاه زمون )،یا،همان گل گاوزبان که گیاهی دارویی است با گل های بنفش رنگ و برای درمان بیماری های عفونی مورد استفاده قرار می گیرد.

کندسته: گیاهی دارویی است که گلهای ان زرد رنگ می باشد وپس از چیدن، آن را خشک نموده وآنگاه با تخم مرغ به صورت کوکو درست می نمایند و برای دردهای اسهالی و شکم درد مورد استفاده قرار می دهند.

دور دوجگه بولبو، یا،دردجه بلبو،یا،درژده بلبو،گیاهی دارویی است که برگ های آن را مانند چای دم نموده و برای دردهای اسهالی و شکم درد مورد استفاده قرار می گیرند.محل رویش آن ،تپه های سنگی و خاکی مناطق ییلاقی می باشد.

کلکی کوکو، یا ،کوتلی کوکو: گیاهی است دارویی که در ارتفاعات ییلاقی می روید و گل های آن بنفش ر نگ متمایل به رنگ زرد می باشد که برای شکم درد مورد استفاده قرار می گیرد.

سیاه دار:که محل رویش آن در مناطق میانکوهی و از نوع درختچه بوده و میوه هایش سیاه رنگ می باشند و شبیه میوه زالزالک خزری بوده و خوراکی است.

روعناس: محل رویش آن در جنگل های پایین دست ییلاقات که به زبان تالشی معروف به دومن می باشند ، در حقیقت نوعی آلبالوی خودرو کوهستان است ومیوه هایش نیز خوراکی می باشند و از پوست آن نیز به عنوان کیسه یا سبد برای جابه جایی بار استفاده می  کنند که به زبان تالشی به ان ؛ لو، گویند. و صمغ آن نیز مصرف رنگرزی دارد.

صیاف (سیاف): گیاهی دارویی معطر که بوی آن منحصر به فرد بوده واز برگ های آن نیز برای بیماری تب استفاده می نمایندکه به گیاه ضد تب  نیزشهرت دارد. 

سْرْدار، یا،سره دار: از گونه های بی نظیر درختی است که صمغ ان نیز مصرف رنگرزی دارد.

سیاه گله واش: علاوه بر آنکه مورد تعلیف دامها قرار می گیرد از طرفی دانه هایش نیز مصرف رنگرزی دارند.

کاسنی:گیاهی دارویی است که ریشه آن نیز برای درمان بیماری های تب زا از جمله تب کوشنده ای که به زبان تالشی به آن، سِه یَه کَ ؛ ته و ( تَو) گویند مورد استفاده قرار می گیرند.

رما جه لیو:  گیاهی دارویی است که برگ هایش به اندازه درخت آسوندار( انجیری ) است و دانه های ان همچون خوشه های گندم می باشندکه از وسط برگ ها در می آیندو برای درمان بیماری های عفونی مورد استفاده قرار می گیرد و از برگ هایش نیز به عنوان مرحم بر روی زخم ها بهره برداری می نمایند به گونه ای که از خونریزی حتمی جلوگیری می نماید.

جیجاله: گیاه یک ساله است که قد آن به اندازه گیاه کنف می باشد و دارای برگ های پهن  و میوه های خاردار بوده که به بدن و دم حیوانات از جمله اسب و گاو و به موی بز وبه پشم گوسفندان می چسبد.  اگر آن را از دم وپشم حیوانتات جدا نکنند به دلیل قوی بودن خارهای میوه ی جیجاله به همان حالت باقی می ماند.

سو،یا،گلپر: دانه های آن بسیار خوش عطر و خوش طعم بوده و برای درمان بیماری های دامی و انسانی خاصه جهت رفع سوء هاضمه مورد استفاده قرار می دهند. و از ساقه آن نیز به عنوان خوراکی استفاده می کنند.

شعری فولکوریک  ( سینه به سینه )در خصوص گیاه سو، یا ،گلپر، در مناطق تالش رواج دارد که به شرح زیر می باشد.

 بِ بشَم کوه ، بِ چینَم سو                   کونَش پوستا کَرَم، لَچَش کَرَم بو

ترجمه:

بیا برویم کوه ؛ وبچینیم گلپر                  پوست ، ( ساقه اش ) را  جداکنیم و آن را بخوریم  و آنگاه از بوی خوش دانه هایش معطر شویم.

گیاهان سمی 

  پْرزل: شکل ظاهری آن مانند شبدر بوده و  سمی است که در صورت تعلیف ،پوست دام ها ترکیده و اگر دام ماده شیرده باشد، شیرش نیز کم می شود  وآنگاه مرگ تدریجی دام را موجب می گردد.

نیلوفر: گیاهی سمی است که در صورت تعلیف دام از آن موجب مرگ دام می گردد.

لی یه: شکل ظاهری آن مانند برگ های لاله است و گیاهی سمی است که علائم کوشنده ی آن برای دام همانند پرزِل می باشد.

گیجَه واش: نوعی باقلای شالیزارها و کوهپایه ها است ،که دارای دانه های ریز وسیاه رنگی می باشد و مصرف آن برای انسان مضر و گیج کننده است و لذا به همین دلیل ان را گیجه واش گویند.

میوه های جنگلی در حوزه جغرافیایی سرزمین سبز و باستانی تالش بزرگ به صورت خودرو شهرستان ماسال

سیاه کوتی(زالزالک خزری) میوه هایش برای درمان افرادی  که قند خونشان بالاست بسیار مفید وسرنوشت ساز بوده و جنبه دمانی دارد)، انواع خوج( سره خج ، آوه خج ، سه پینجاه خج ؛ رشتی یه خج،خندیله خج )، فتر، یا، همان ازگیل خزری و انواع آن ( ترشه فتر،خرما فتر،پنشا فتر،یا، پِمشا فتر)، انواع آلوچه (ترشه خرو ،شیره خرو؛ گاه خرو، ریشه شوره خرو ، و...، انگور جنگلی (خوعه رز) ،ماملی، کول کولی، اِرِ( توت فرنگی خودرو کوهستان ییلاقات، ترشَه لیو، انواع سیب؛ ( ترشَه سیف ، عملی یه سیف ، سره سیف ، زوهه رسه سی ف، و غیره)، انواع گردو( جنگله ویز،(محلی یه ویز،گیریه ویز، دَه چوکَ ویز،توضیح اینکه به دلیل گستردگی واژگان و زبان تالشی  بعضی ها ویز را که همان گردو می باشد، ووز ، گویند.ترشه واش،انواع گلابی، امرو(گلابی وحشی که نواحی ییلاقات رویشگاه آن می باشد،گیلونه گلاوی،پَیونده گلاوی)، وغیره....

مالنج:

درختچه ای است که محل رویش ان در پایین دست مراتع و ییلاقات به زبان تالشی معروف به، دومن، می باشد.که میوه هایش خوراکی و مانند زالزالک شیرین است. به زبان تالشی میوه ی آن را مالنجه دونه ،گویند.

سیاه گله:

درختچه ای است که محل رویش آن در پایین دست مراتع و ییلاقات به زبان تالشی معروف به، دومن، می باشد. و دارای میوه هایی ترش مزه که بسیار لذیذ و خوشمزه است.

گیلیک:

درختچه ای که دارای میوه ی خوشمزه می باشد که دور میوه هایش با کرک های پنبه ای مانندی پوشیده شده است.

ارباگله(میوه خرمالو که از آن دوشاب درست می کنند و مربایی بسیار خوشمزه و خوش طعم می باشد که جنبه ی دارویی و درمانی نیز دارد).

همچنین ضرب المثلی نیز در خصوص دوشاب در میان تالش ها رواج دارد که ریشه در فرهنگ و هنر وتمدن این قوم باستانی دارد به شرح زیر می باشد.

فلانی ، اَته کو مه گَ دْشاوْ وی به.              

ترجمه:فلانی در آنجا مگر دوشاب ریخته شده ( منظور از ریخته شدن دوشاب، برزمین می باشد).

کاربرد: این ضرب المثل را برای کسانی و یا جاها و مکان هایی بکار می برند که بی مهابا شلوغ بوده و مملو از سروصداهای بی حساب و کتاب می باشد به طوریکه افراد حاضر نمی توانند در آن سروصداها نسبت به گفت و شنودها ی منتهی به رفع حوایج اقدام کنند.                                         

توضیح اینکه : مستند دوشاب پزی که به زبان تالشی به این کار ، اربا تیما ، گویند توسط شرکت فیلمسازی گیل نگاه،  فیلمبرداری و بارها نیز در شبکه چهار سیما پخش شده است. ضمن اینکه آنچه را که در خصوص داشته های تالش به نگارش درآمده و یا درخواهند آمد، مستندهای آن ها فیلمبرداری و اکثراً در شبکه های سیما نیز پخش گردیده اند.

 

نی ینز(زرشک خودرو کوهستان، ساگولو

قلمز،یا،قلمزه دار ، یا ، قلمسه دار:

 گیاهی است یک ساله که میوه هایش قرمز رنگ بوده و خاصیت رنگ رزی دارند.

انواع خارها: به زبان تالشی به خار، تی، گویند.

پلنگه بْر، سْربْر( خندیله بر )، گوسنده بْر،اناره تی، خروعه تی، خروعه چر، فتره تی ، فتره چر، للکَ تی،لِلَه کَ چَر، سی یا کوتی یَه تی ، سی یاکوتی یَه چر، ماملی یَه چر، ماملی یه تی، کولوس بره بر، گی لیکَ تی،شَله تی، گَ وه نَه تی

علف های خوراکی برای تعلیف انواع دام ، توضیح اینکه به زبان تالشی به علوفه هایی را که در روی زمین  ( بستر زمین ) می رویند، واش،گویند.

کلیه ی سبزیجات جنگلی و گیاهان خوراکی ،همه ی علف های خودرو، اِسپِرز، چَرمَه لیوه، کول،لِلِشک،(به زبان تالشی آن را دارواش گویند)،سربر، خومبور،زرگِن،شَلاش،بوکَ،کولوس بره لیو،برگهای سردرختی همه درختان،مونه ،شادوش،رمجه لیوه،( رمجه لیو)، لیوَه ره (به زبان تالشی آن را پیچگ گویندکه محّل رویش آن تنه درختان بوده و به عنوان گیاهی دائم السبز می باشد،که برگ های آن برای خوراک دام بسیار مقوی ومغذی می باشند)،شمشاد(کیش)،سجاک،خَجَه ، منجَر،کترا واش،دریا واش، اسبه دُم، انواع لاله ها والاله های خودرو( مانند زرده الاله ؛ کئوعه الاله، سْره الاله، ایسبی یه الاله و غیره)،مروه،خَرف،سیب زمینی و پیاز وحشی خودرو،که به زبان تالشی به آنها، خوعه سیو زمینی و، ،خوعه پیاز گویند. گورجو،شالدومَه واش، تال،دجَه واش،لیسَه، کانَه سوجه،عَسَلَه واش،شتَه واش، بَزَه ره کَ واش،کَ واش،انواع سو، یا ، انواع گلپر، بزه سو، یا همان کْرَفس خودرو، خاص مناطق ییلاقی،و گلپر اصلی که ساقه ان را می خورند و دانه های ان را نیزمورد استفاده های گوناگون قرار می دهند)، مَمَنگ( مه منگ)، نازکَ شَل، شَل، کَنَفَه لیو، جیجالَه لیو، شوندی،( گیاهی یکساله است که نام علمی ان آقتی می باشد ومصارف درمانی بسیاری نیز دارد.تِلَه واش،گزنه، کوکونار،تِلّه،الاله واش،گیزگیز،کلالیوه،پتَ واش،خرسه کلالیوه(گیاهی است با برگ های بسیار پهن که در سطح زمین رویش دارد و برگ هایش تولید کف می کند که در مناطق ییلاقی از ان به عنوان مواد شوینده ( صابون ) برای شست وشو استفاده می نمایند. سفلی،له، و ، سوف،( گیاهانی دائم السبز، که در کنار باتلاق ها و در داخل آب تالاب ها و آب بندان های محّلی رویش دارند و برگ هایشان پهن و لوله ای است که در بافندگی سنتی سبدبافی و بعضاً طناب بافی مورد استفاده قرار می دهند.

انواع درختان ودرختچه های جنگلی

 

محل رویش : بیشه زارها و جنگلهای باستانی حوزه ی جغرافیایی تالش بزرگ شهرستان ماسال

سَق ( آزاد )،  در نزد تالش ها نماد آزادی و استحکام و قوت و قدرت می باشد،کِه (نمدار)،اولس(اولست) که همان درخت ممرز می باشد. الاش(راش نماد آزادگی و ایستادگی چون سرو قامتان بوده که محّل رویش این درخت بی نظیر و بی بدیل در پایین دست ییلاقات می باشد که به زبان تالشی به آن، دومن گویند، وْزْم (ملج )، اوجا، کوچی( لَرگ)، باسکم ( افرا، کِکَم، لِلِکی ( زنگار )، چرمه لیوه ، ویز ؛ یا ، ووز ( گردو)، آسوندار، یا ، آهندار( انجیری )، مازو( بلوط ) یا به تعبیر بعضی از تالشها ؛مایزو،اوره دار( از خانواده های بلوط که محل رویش آن در مناطق پایین دست ییلاقات یا همان، دومن، می باشد، که دانه های ان جنبه ی دارویی و درمانی دارند، سیاه دار، روناس، خونه میزه دار، وَه ن ( زبان گنجشک) ، وی ( بید مشک ) ، تو ،یا ، توعه دار ( درخت توت )، اربا ( خرمالوی خزری که از میوه های آن دوشاپ درست می کنند که جنبه ی دارویی و درمانی دارد، لِلِکی فرنگی یا آقاقیا، کرَه ف ( هزار برگ ) ، کیش ( شمشاد )، مالنج ، یا ، مالنچه دار؛ سْرَ دار ( سره دار )، ماملی ؛ فتر ( ازگیل خزری ) ، سیاه کوتی ( زالزالک خزری ) ، ترشه خرو ؛ گاگره پشتی ایمازده وه ری دار ( درخت یا درختچه منحصر به فردی که برگ های ظریف و نرم و بسیار ریز آن نه سوزنی برگ اند و نه پهن برگ که محل رویش آن فقط بروی بقعه متبرکه منطقه میانکوهی جنگلی گاگره پشت شاندرمن می باشد بقعه ای که فاقد ساختمان و صحرایی است . جادارد که مسئولین ذیربط نسبت به بازدید و شناسایی و ثبت وضبط این گونه ی گیاهی ( درختی ) بی نظیر و منحصر به فرد اقدام به هنگام بعمل آورند.

توضیح اینکه منطقه مصفای گاگره پشت کمی بالاتر از غار آویشوی شاندرمن می باشد . توسه ( توسته) که همان درخت توسکا می باشد، فق، ( سپیدار ) ، پلنگَ بْره دار ( پلنگَ بره بنه ) ، خندیلَ خج ، درخت سیب ترش ( ترشه سیفَه دار)، امرو ،انواع  انجیر( به زبان تالشی به انجیر ، انجیل گویند) که انواع ان عبارت اند از (سیاه انجیل، ایسبی یه انجیل ، رَشَه انجیل، زوهَه ره سَه انجیل،پسَه انجیل، یا، آوه اَنجیل،و، همیشه انجیل) ،انگورمحلی، انگورجنگلی به صورت خودرو (معروف به، خوعه رَه ز)، توت فرنگی خودرو ( جنگله تو )، ترشه اَنار ( انار وحشی خودرو)، جنگله ویز، گیلیک، سیاه گله ، مالنج، نی ینز( زرشک خودرو کوهستان )، ساگولو، ( قلمزه دار ،یا،قلمسه دار)، چینار.                                                      

انواع گیاهان خودرو یک ساله

کانَه سوجَه،عسله واش، شته واش، بَزه ره کَ واش،اسپِرز،گلپر،بزه سو یا ،کرفس خودرو،مَمَنگ، انواع شَل، کَنَف، منجر، جوجالَه ( جیجاله) ، شوندی ( آقطی )؛ خَرف ، تِلّه واش، گزنه، کوکونار، انواع الاله، زرده الاله، ایسبی یه الاله، کئوعه الاله و غیره، مروه، گیزگیز، کلالیو،سفلی ، جنگله شیوید، تِلّه و غیره

پرندگان جنگلی در حوزه جغرافیایی سرزمین کهن و باستانی تالش بزرگ شهرستان ماسال

کوکو تی تی ( فاخته که در فرهنگ مردم و موسیقی کهن قوم تالش برخوردار از جایگاهی بس رفیع می باشد)، بلبل  ،تورک( قرقاول)، شاپرک (کوره  شه په ره ،یا ، شه وا پَر، یا ،خفاش)، واشک (قرقی)، کَفات ، الق (الغ)،که همان پرنده شاهین می باشد،کلاچ، انواع عقاب ( عقاب سر سفید ، عقاب سیاه یا خرمایی رنگ، چوله عقاب ، و غیره)، زه َرَه ج ، و، پاییزه کیجه که در فرهنگ مردم تالش و در بخش های آواها و نواهای محلی جایگاه خاصی دارند،گندمه هره موچ ( گندمه حره موچ )،یا،برزه هره موچ ( گیله موچ )؛ زیزا ( سینه سرخ )، جین جیری یه موچ، یا، جین جیری موچ،(چرخ ریسک)، لیواچک(کوچکترین جثه از گونه پرندگان می باشد)، آوه موچ،وره موچ،هفرنگَ موچ(پرنده ای است با رنگ های مختلف که بسیار زیبا می باشد)، کلکاپیس،مرغ حق  ( یاکریم)، کوره قو ( جغد)، باز، کفتر( کبوتر وحشی )، مرغاوی ( مرغابی )، قارقاری ( لَک لَک) ، چنگر،نسبر(سیاه نسبر،چیجه نسبر)، شونه بَسَر،دارداکوه،سیته،قه قاج،کرگس،دال،کالاکون،حاجاجی( پرستو) وغیره.                                             

بی مهره گان 

پْت ( انواع کرم درختی )،  انواع کرم خاکی( سره بولوزگَ ، سیاه بولوزگَ،ایسبی یه بولوزگَ) ،  انواع هزارپا ( سیاه هزار پا، ایسپیه هزارپا، زرده هزارپاوغیره) ،راف(حلزون)، انواع زالو( سیاه سومبور ، رشه سومبور ، یا ، سونبور)، چره کیشی.

خزندگان

انواع  لاک پشت  ( سیاه لاکَ پِشت و ، سوزه لاکَ پِشت)، انواع قورباقه و یا وزغ (که همان قورباقه و وزغ می باشند و عبارتند از: ( آوه گوزگاه ، یا، بْجارَه گوزگا،یا، سِلَه گوزگاه،دارَه گوزگاه ، رشه گوزگاه ، و ،کئوعه گوزگاه ).

انواع ماهیان: قزل الای خال قرمز، قزل آلای خال سیاه ، آزا ماهی ، وْرْکا، اسبلَه ( بومیان منطقه از دیرباز گوشت ، اسبله ، را حرام دانسته و از خوردن آن خودداری می کنند.کولی ( کولی یه کته ).

انواع مار: ( آوه مار ،گیریه مار، دومنه مار،چته مار،سیاه مار،سره مار،خاکی یه مار،چیجه مار،خال خالی یه مار، کَ مار،فوشاربَک، چولَه مار،رنگینه مارو غیره)، کوره لپ، کلین پر، چْلچْل،کژدُم ( عقرب )، کرچنگ( خرچنگ).


15/06/21
خدمات کامپیوتری مهندس سجاد محمدی